ღبــهـ فــکــرمـ نبــاشـღ

ღبــهـ فــکــرمـ نبــاشـღ

^_^ماییم و نوای بی نوایی بسم اله اگر حریف مایی^_^
ღبــهـ فــکــرمـ نبــاشـღ

ღبــهـ فــکــرمـ نبــاشـღ

^_^ماییم و نوای بی نوایی بسم اله اگر حریف مایی^_^

اینو تو ی وبلاگ دیدم دلم چجوری شد

|

|

|

/\

سلام عشقم خوبی!؟

 مرسی از اینکه اومدی دیدنم عشقم قول بده زود به زود بیای دیدنم باشه!؟

وایسا ببینم چرا چشمات خیسه!؟ داری گریه میکنی!؟ تو چند وقتی که با هم بودیم گریت رو ندیده بودم عشقم نکنه دلت واسه من تنگ شده نه!؟

راستش منم دلم واست خیلی تنگ شده چرا داری گریه میکنی!؟ بس کن دیگه اگه واسه کم محلی هات... اگه واسه بد حرف زدن هات... اگه واسه بی مرامی هات... داری گریه میکنی گریه نکن من قبل مرگم بخشیدمت... ولی...

هرچی زنگ زدم بهت بگم تو جواب نمیدادی و گوشیت رو خاموش کردی...

راستی سنگ قبرم قشنگه؟!؟


دستت رو بکش رو سنگه قبرم تا آروم شم عشقم من خیلی وقت تورو بخشیدم....


ki





اینو بخاطر ضعیفه که تو متن بود گذاشتم

یاد ضعیفه گفتنات افتادم

|

|

|

/\

پسر: ضعیفه!دلمون برات تنگ شده بود اومدیم زیارتت کنیم!
دختر: توباز گفتی ضعیفه؟
پسر: خب… منزل بگم چطوره؟
دختر: وااااای… از دست تو!
پسر: باشه… باشه ببخشید ویکتوریا خوبه؟دختر:اه…اصلاباهات قهرم.
پسر: باشه بابا… توعزیز منی، خوب شد؟… آشتی؟
دختر:آشتی… راستی گفتی دلت چی شده بود؟پسر: دلم! آها یه کم می پیچه…! ازدیشب تاحالا.
دختر: … واقعا که! 
پسر: خب چیه؟ نمیگم مریضم اصلا… خوبه؟دختر: لوووس!
پسر: ای بابا… ضعیفه!
این نوبه اگه قهرکنی دیگه نازکش نداری ها!دختر: بازم گفت این کلمه رو…!
پسر: خب تقصرخودته!
میدونی که من اونایی رو که دوست دارم اذیت میکنم… هی نقطه ضعف میدی دست من!دختر: من ازدست توچی کارکنم؟
پسر: شکرخدا…! دلم هم پیچ میخوره چون تو تب وتاب ملاقات توبودم… لیلی قرن بیست ویکم من!
دختر: چه دل قشنگی داری تو! چقدر به سادگی دلت حسودیم میشه!
پسر: صفای وجودت خانوم!
دختر: می دونی! دلم… برای پیاده روی هامون… برای سرک کشیدن تومغازه های کتاب فروشی ورق زدن کتابها… برای بوی کاغذ نو… برای شونه به شونه ات را رفتن و دیدن نگاه حسرت بار بقیه…
آخه هیچ زنی که مردی مثل مرد من نداره!

پسر: می دونم… می دونم… دل منم تنگه…برای دیدن آسمون چشمای تو… برای بستنی شاتوتی هایی که باهم میخوردیم… برای خونه ای که توی خیال ساخته بودیم ومن مردش بودم….!
دختر: یادته همیشه میگفتی به من میگفتی “خاتون”
پسر: آره… آخه تو منو یاد دخترهای ابرو کمون قجری می انداختی!
دختر: ولی من که بور بودم!
پسر: باشه… فرقی نمی کنه!
دختر: آخ چه روزهایی بودن… چقدردلم هوای دستای مردونه ات رو کرده… وقتی توی دستام گره می خوردن… مجنون من…
پسر: …
دختر: چت شد چرا چیزی نمیگی؟
پسر: …
دختر: نگاه کن ببینم! منو نگاه کن…
پسر: …
دختر: الهی من بمیرم… چشات چرا نمناکه… فدای توبشم…
پسر: خدا… نه… (گریه)
دختر: چراگریه میکنی؟
پسر: چرا نکنم… ها؟
دختر: گریه نکن … من دوست ندارم مرد گریه کنه… جلو این همه آدم… بخند دیگه… بخند… زودباش…
پسر: وقتی دستاتو کم دارم چطوری بخندم؟ کی اشکامو کنار بزنه که گریه نکنم
…دختر: بخند… و گرنه منم گریه میکنماا
پسر: باشه… باشه… تسلیم… گریه نمیکنم… ولی نمی تونم بخندم
دختر: آفرین! حالا بگو برای کادو ولنتاین چی خریدی؟
پسر: توکه میدونی من از این لوس بازی ها خوشم نمیاد… ولی امسال برات یه کادو خوب آوردم…
دختر: چی…؟ زودباش بگو… آب از لب و لوچه ام آویزون شد …
پسر: …
دختر: دوباره ساکت شدی؟
پسر: برات… کادو… (هق هق گریه)… برات یه دسته گل گلایل!… یه شیشه گلاب… ویه بغض طولانی آوردم…!تک عروس گورستان!

پنج شنبه ها دیگه بدون تو خیابونها صفایی نداره…!
اینجاکناره خانه ی ابدیت میشینم و فاتحه میخونم…نه… اشک و فاتحه نه… اشک و فاتحه و دلتنگیامان… خاتون من! 
توخیلی وقته که…آرام بخواب ای کوچ کرده ی من…دیگر نگران قرصهای نخورده ام… لباس اتو نکشیده ام…. و صورت پف کرده از بی خوابیم نباش…!
نگران خیره شدن مردم به اشک های من هم نباش..۰!بعد از تو دیگر مرد نیستم اگر بخندم…اما… تـو آرام بخواب....

نظرات 5 + ارسال نظر
تنهاترین تنها چهارشنبه 19 شهریور 1393 ساعت 16:12 http://adabiyat4.blogfa.com

سلام بر تک آباجی باوفای خودم...چطوری؟؟؟؟خیلی وبت غمناک شده؟؟؟؟؟
اشکامو در اورد....
موفق باشی گلم...

خدانکنه اشکت در بیاد دلم گرفته غمناک میزارم

تنهاترین تنها چهارشنبه 19 شهریور 1393 ساعت 16:13 http://adabiyat4.blogfa.com

ا روح بشر بچنگ زر "زندانیست.....شاگردی مرگ"پیشه ای انسانی است......جان از ته دل"طالب مرگ است..دریغ!.......در هیچ کجابرای مردن جا نیست. ...

تنهاترین تنها چهارشنبه 19 شهریور 1393 ساعت 16:17 http://adabiyat4.blogfa.com



:

ali جمعه 28 شهریور 1393 ساعت 14:09 http://ali1374b

سلام وبت عالیه نمیدونی با من چکرد
موفق باشی ایشالا سری بعد که میام شادو خرم شده باشی

سلام مرسی که اومدی

تنهاترینم یکشنبه 30 شهریور 1393 ساعت 15:44 http://adabiyat4.blogfa.com

سلااااااااااااااام...خوبی عزیز دلم؟؟؟؟؟؟
وبت بدجوری دلمو چنگ میزنه...چرا اینقد غمناک فداتشم؟؟؟؟؟

سلام گلم ممنون تو خوبی خانومی؟
فدای دلت شم
نمیدونم حسم اینجوری باهام میکنه که اینا رو میزارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد