بِسمـ ا... اَلرحمنـ الرحیمـ
وَإِن یَڪَادُ الَّذِینَ ڪَفَرُوا لَیُزْلِقُونَڪَ
بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّڪْر
وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِڪْرٌ لِّلْعَالَمِین
ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤
بنام خدایی که برای قلب دوست و
برای اثبات دوستی اشک را افرید
من غریبه ی دیروز،آشنای امروز،
فراموش شده ی فردایم.
امروز می نویسم تا فردا یادم کنی،اگرچه یادم نخواهی کرد.
چون فردا روز دیگری برای توست!
ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤
سخته بگی سخته و کسی نباشه بگه چرا؟
چته؟ چی سخته؟ نترس من هستم
سخته سختیاتو تنهایی به دوش بکشی ...
سخته وقتی میدونی
سختیا با بودن یکی دیگه
دیگه سختی نیست
ولی اون نیست
رفت خیلی راحت رفت
صدای قلبمم نشنید
صدای خورد شدنشو
شایدم چون برگای
پاییزی زیر پاش بود
صدا رو نشنید
شاید دلیل نشنیدنش
فریاد های من بود که میگفتم نرو...
شاید چون .......
شاید .......
تو بگو دلیلشو
دلیلی داری برای گفتن؟
برای رفتن .
برای شکستن یه احساس .
یه باوری که ترک برداشت .....
شاید ندونستن دلیلش برام بهتر باشه
شاید اگه بدونم
دیگه منتظر نمونم
که عقربه های
ساعت بودنمو محکوم کنن
منم میرم
همونطور که از یادت رفتم
میرم تا دیگه سنگینیه بغضامو
تو گلوم تحمل نکنم
تا اون همه خاطره رو به دوش نکشم .
شکستم زیر این خاطره ها
میرم تا با بستن پلکام
اون صورت پاکت بهم لبخند نزنه
میرم تا تو سکوتم صدات تو گوشم نپیچه
میرم تا انبوه گلای رز تو گلدون اتاقم
لمس دستاتو برام یاد اوری نکنن
خداحافظ
برای همیشه
تا ابــد
چقدر سخته تو چشمای کسی که
قلبتو بهش دادی و
به جاش یه زخم همیشگی به دلت داده ،
زل بزنی و به جای اینکه لبریز از نفرت بشی
حس کنی هنوزم دیوونشی و دوستش داری
چقدر سخته که دلت بخواد
سرتو باز به دیواری تکیه بدی
که یه بار زیر آوار غرورش
همه ی وجودت له شده
چقدر سخته که تو خیالاتت
ساعت ها باهاش حرف بزنی
ولی وقتی دیدیش هیچی
جز سلام نتونی بگی
چقدر سخته که وقتی
پشتت بهشه دونه های
اشک گونه تو خیس کنه
اما مجبور باشی بخندی
تا نفهمه هنوز...
ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤
نــــــــــــــــــــــــــــام:رنج
نــــــــــــــــام پدر:مشقت
شــــــــــــــــــــهرت:اواره
شـــــــــــــــــــغل:ولگردی
محل صدور:دنیای فراموش شدگان
شماره شناســنامه:نامعلوم
نامـــ مادر:سلــــطان غم
نام همســــــــر:گریه
محــــل کار:شرکت نا امیدی
محل ســکونت: شهر مکافات
محــــــکومیت:زندگی کردن
جــــــرم:به دنیا امـــــدن
هـــــدف:دنـــــیای اخرت
تاریخ تولد:هزاروســـیصدوهیچ
گروه خونــــــی:نفت سیاه
ادرس:خــــیابان بدبختی
چـــــــــهارراه تنهایی
کوچــــــــــه دربدری
بلـــوک بی نـــهایت
ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤
خداوندا عزیزمـ را تو یارـے کـُטּ/ پناهشـ
باشــُ در حقشــ تو کارـے کـטּ/ الهـے
هرچـﮧ میخواهد نصیبشـ کـטּ/ خدایا
بر لبشـ لبخند جارـے کـטּ
ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤
کوچیک تر که بودم فکر می کردم بارون
اشک خداست ولی مگه خدا هم گریه
می کنه چرا باید دل خدا بگیره!!!!
دوست داشتم زیر بارون قدم بزنم تا
بوی خدا رو حس کنم اشک خدا را
تو یه کاسه جمع کنم تا هر وقت دلم
گرفت کمی بنوشم تا پاک و آسمانی
شوم! آسمان که خاکستری می شد
دل منم ابری می شد حس میکرم که
آدما دل خدا رو شکستند و یا از یاد خدا
غافل شدند همه می گفتند باران رحمت
خداست ولی حس کودکانه من
می گفت: خدا دلش از دست آدما گرفته
ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤ღ❤
لـعنتـی تـو بـا چـﮧ چیـزی فـرامـوش
مـی شـوی؟ ڪـافـﮧ... مـَشـروب...
شـعـر... سـیگـار... هرزگـی...
بـُغـض... ضـَجــﮧ... شـَب گـریـﮧ...
دعـا... خــُـــدا... لـعنتـی تـو بـا چـﮧ
چیـزی فـرامـوش مـی شـوی؟ کنج
اتاق آرام نشسته ام. جوانی ام چنگی
به دل نمیزند مادر برخیز کفش هایم
را پایم کن کیف وکتابم را بده!!! میخواهم
به کودکی ام برگردم..... دآشــتـــنــــت …
مـِـــثــل ِهـوایِ بـَــرفی ، صـُــبــحِ خــیـــلـــی
زود مـِـــثــل ِ نــَـم نــَـم ِ بـآرون جـــآده شـمــآل ،
مـِـــثــل ِ خـــوآب بــعــد از ظـهـــر … مـِـــثــل ِ
عـــشــق هــآی یــواشــکی ... مـِـــثــل ِ
دیــآلـــوگ هــآی فــیـلــم شــب یــلــدآ …
مـِـــثــل ِ بــرگــشـتــن آدمــی کــه ســـآل هـــا
مــنـتـظــرش بــــودی...
آی مــــــیــــــــــچــــسـ ــــــــــــبــــــــه بازی
تمام شد رفیق.... توبردی.... حالا نقاب را بردار
بگذار ببینم .... زندگی را به چه کسی باختم...
ادامه...
اولــین بـآر کـه کـلمه فـرض گرفتن رآ شنیـدم اول دبسـتـآن بود. هـمـان روز هـآیی که خـآنم مـعلم مهربـآنم میـگفت فـرض میـگیریـم سیب داریـم.
روزهـآی کودکیـم درگیـرِ معنایِ این کلمه بـودم.
یـک روز از معـلمم پرسیـدم خـآنم!فـرض گـرفتن یعنی چـی؟دقیـقـا چـی رو بـآید بگیـریـم!؟ خـآنم معلم بـآ اون لـبــ :) ــخـنـد مهربون و شـیرنش گـفت :
دخـتر نـآزم چیـزی رو نبـآید بگیری!فـرض گـرفتن یـعنی خیـآل کـردن! یـعنی بـآور کنی چیزی رو داری کـه در وآقعیـت نـداری!
سـآل هـآ از اون روز گـذشت...!
سـآل هـآ درگیرِ سیبِ فـرض شده کودکیـم بودم! امـآ این روز هـا تنهـآ کـآری که بـلدم!فـرض کردن هـست! روزگـآر خوب یـآدم داد فـرض کردن رو!
تو تمـآمِ لحظه هـآیی که قـدم میزنم فـرض میکنم دستـامو تو دسـتایِ مهربونِ مردونت گـرفتی و از ترس یخ کردن دسـتـآمون بـآهم میشن مهمونِ جیبِ اورکتت.!
یـآد گـرفتم هر موقع کمک رانـنده میشینم فـرض کنم توایی راننـده
و دستـامو رهـآ نمیکنی!حـتی برای دنده عـوض کردن!
یـآد گـرفتم فـرض کنم هـر وقت قهوه درست میـکنم صـدات بیـآد که مـآلِ من بی شیرو شـکر بـآشه!تـلخیشو دوست دارم!
یـآد گـرفتم فرض کنم بـحث کنیم سـرِ انتخابِ رستوران و آخر من قـهر کنم!و بـگم اصن من نمیدونـم! اون وقـت خندت بگیـره از بـچه بـآزیـآمو بگی قـربونِ خـانم کوچولوم هرچی تو بـگی یـآد گرفتم هر وقت شیـطنت میکنم و بـعدش بلند میخندم. بخـندیو بگی عـآشقِ همین خـل بـآزیاتم! اصـلـا بـآ تو اَم انگـآر جوون میشم!
یـآد
گرفتم فرض کنم هر وقت به سر بـآلـآیی خونمون میرسیم سرمو بـزاری رو شونت و
منم تویِ دلم خون گریه کنم که کــآشکی این خیـآبون هیچ وقت تموم نمیشد...! آهـآی خـآنم معلمِ مهربـونم کـآشکی بودی الـآن و من برات فـرض کردن رو توضیـح میدادم! تـو روزایِ بزرگ شدن خوب معنیشو یـآد گـرفتم
امـآ...فـرضِ سیب کجـآ وفرضِ حضـورِ گرم تو کـجـآ...!؟
دراین مهرکه پیش روداریم تولدیکی ازعزیزانم هست که دوست دارم
براش تبریک تولدجمع کنم هرچقدرشد البته هرچه زیادتربهتر
ممنون میشم دراین پست فقط تبریکهایتان رابزارید
سلامتی همه ی عاشقایی که هر گز به عشقشون نرسیدن
واز دور نگران یکی یه دونه شون بودن و با بغض با سکوتشون گفتن آهای غریبه
این که دستش توی دستای تویه همه دنیای منه
خیلی مراقبش باش. . .
آبجی گلم...سعی کن یکم شادتر بنویسی...بخدا دلم بدجور میگیره میام وبت...فدای تووووووو...بوووووووووووس
سلام
ممنونم ازاینکه منو دراین جشن تولد تنها نگذاشتی وقدم برچشم مانهادی ومنو شرمنده کردی وبلاگت خیلی جالبه خداقوت