ღبــهـ فــکــرمـ نبــاشـღ

ღبــهـ فــکــرمـ نبــاشـღ

^_^ماییم و نوای بی نوایی بسم اله اگر حریف مایی^_^
ღبــهـ فــکــرمـ نبــاشـღ

ღبــهـ فــکــرمـ نبــاشـღ

^_^ماییم و نوای بی نوایی بسم اله اگر حریف مایی^_^

میــــــــدونم ؛ بــــــــرای من نیستــــــــی !
امــــــــا .... !
دلی کــــــــه 
تنگ باشــــــــه این حرفهــــــــا رو نمیفهمــــــــه ... !
بــــه خــــدا
 نمیفــــــهمه.... !


مردانگی ات را

با شکستن دل دختری که دیوانه ی توست ثابت نکن

مردانگی ات را... ... ... ... ...

با غرور بی اندازه ات به دختری که عاشق توست ثابت نکن

مردانگی را زمانی میتوانی نشان دهی

که دختری با تمام تنهایی اش به تو تکیه کرده و

با تکیه به غرور تو

به قدرت تو

در این دنیای پر از نامردی قدم بر میدارد..

حال آدم که دست خودش نیست..

عکسی میبیند٬ترانه ای می شنود٬

اصلا هیچی هم نشده

یکهو دلش ریش می شود

حالا بیا و درستش کن...

آدم دلگیر منطق سرش نمی شود

برای آنها که رفته اند٬آنهایی که نیستند دلتنگ می شود

حتی برای آنها که هنوز نیامده اند

دل که بلـــــــــــــرزد

دیگر هیچ چیز سر جایش نیست

هیـــــــــچ چیز...

بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برایت تنگ شده
فکر نکن بی وفا هستم ، دلم از سنگ نشده...
اعتراف میکنم اینک در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم
باور نمیکنم اینک بی توام
کاش میشد دوباره بیایی و یک لحظه دستهایم را بگیری
کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای مرا ببینی
تا دوباره به چشمهایت خیره شوم ، تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم...
کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم ، با چشمهایم نازت کنم
در حسرت چشمهایت هستم ،چشمهایی که همیشه با دیدنش دنیایم عاشقانه میشد
بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم هوایت را کرده
در حسرت گرمی دستهایت ، تا کی باید خیره شوم به عکسهایت ، هنوز هم عاشقم ، عاشق آن بهانه هایت...
کاش بودی و به بهانه هایت نیز راضی بودم ، کاش بودی و من دیگر از سردی نگاهت شاکی نبودم
هر چه خواستم از تو بگذرم از همه چیز گذشتم جز تو ، هر چه خواستم فراموشت کنم همه را فراموش کردم جز تو ، هر چه خواستم به خودم بگویم هیچگاه ندیدم تو را ، چشمهایم را بستم و باز هم دیدم تو را ، هر چه خواستم دلم را آرام کنم ، آرام نشد دلم و بیشتر بهانه تو را گرفت ، هر چه خواستم بگویم بی خیال ، بی خیالت نشدم و به خیالت تا جایی که فکرش هم نمی کنی رفتم...
میخواستم با تنهایی کنار بیایم ، دلم با تنهایی کنار نیامد ، میخواستم دلم را راضی کنم ، یاد تو باز هم به سراغم آمد ، میخواستم از این دنیا دل بکنم ، دلم با من راه نیامد ...
بگذار اعتراف کنم که دلم در چه حالیست ، بدجور از نبودنت شاکیست ، هر جا هستی برگرد که اصلا حالم خوب نیست....


ﺣﻮﺍﺳﺖ ﻫﺴﺖ ﺧﺪﺍ؟؟؟


ﻫﺮﻭﻗﺖ ﺻﺪﺍﯼ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﺧﻮﺩﻣﻮ ﺷﻨﯿﺪﻡ .ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺎﺷﻪ


ﻣﻨﻢ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺩﺍﺭﻡ ...


ﺣﻮﺍﺳﺖ ﻫﺴﺖ ﺧﺪﺍ؟؟؟


ﺍﺯ ﺑﭽﮕﯽ ﺗﺎﺍﻻﻥ ﻫﺮﻭﻗﺖ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯽ


ﭘﺎﺷﺪﻡ , ﯾﻪ ﺟﻤﻠﻪ ﺷﻨﯿﺪﻡ ﮐﻪ ...


" ﻏﺼﻪ ﻧﺨﻮﺭ ﺧﺪﺍﺑﺰﺭﮔﻪ"


ﺣﻮﺍﺳﺖ ﻫﺴﺖ ﺧﺪﺍ؟؟؟


ﺣﻮﺍﺳﺖ ﻫﺴﺖ ﻫﺮﺭﻭﺯ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﺩﺭﺩﻭﺩﻝ ﻣﯿﮑﻨﻢ؟؟؟


ﺣﻮﺍﺳﺖ ﻫﺴﺖ ﻏﺼﻪ ﻫﺎﻡ ﺩﺍﺭﻩ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ؟؟؟


ﺣﻮﺍﺳﺖ ﻫﺴﺖ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﭼﺸﺎﻡ ﺑﺎﺭﻭﻧﯿﻪ؟؟؟


ﺣﻮﺍﺳﺖ ﻫﺴﺖ ﺑﺎ ﻟﮕﺪ ﺩﻟﻤﻮ ﻣﯿﺸﮑﻮﻧﻦ؟؟؟


ﺣﻮﺍﺳﺖ ﻫﺴﺖ ﻧﻔﺲ ﮐﻢ ﺍﻭﺭﺩﻡ؟؟؟


ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻧﻔﺲ ﻣﯿﺨﺎﻡ ....


ﺧﻮﺷﯽ ﻣﯿﺨﺎﻡ ...


ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﺨﺎﻡ ....


… … …


ﺧﺪﺍﯾﺎﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍ ... ﯾﻪ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ

وقتی که میگـــــــی دیگه برای همیـــــشه فراموشــش کردی

و هیچ احتــیاجی بهـــش نداری

و تمام بد و بیـــراهه های دنیا رو نصیـــبش میکنی

دقیقا همـــون زمانیه که بیشتر از همیشه دلت براشــ تنگ شده...

اَگــــَر میدآنی دَر دُنیـآ کــَسی هست که بـآ دیدَنــَش.. .

رَنگ رُخســآرَت تغیـــیر میکنــَد،

و صــِدای قــَلبـَت اَبرویــَت رابه تــآراج میبــَرد،.

مــهـم نیــست که او مـآل تــو بــآشــَد…

مــهــِم این است که فـــَقــَط بــــآشـَد،

زِندگی کــُند،

لــِذَت ببرَد…..

و نــَفــَس بـــکشـد..

دلمـ خیلیـ گـــرفتهـ

زندگی ارزش اشک ـهای تو ـرو نداره ـسَخت نگیر ـمیگذره

خدا که باشه انگاری ـهمه چی ردیفهـ

عاشقانه ای کوتاه...
روزی که دختر کوچولوم بیاد پیشم
و بهم بگه آقای محترم به خانومت یه چیزی بگو
دیوونم کرده..
اونوقت عشقم
زیر چشمی هواسش به ما باشه ...
منم به دخترم بگم:
پس من چی بگم بابایی
که یه عمــــری دیوونشم ... ^_^

مے دونے بعضے روزآ دیگـﮧ
نـﮧ خآطــــره
نـﮧ بـــــغض
نـﮧ اَشکـــــــــــــ
هیچ کدوم دردے اَزت دوآ نمے کنـﮧ...
مے شینے و زل مے زنے یـﮧ گوشـﮧ
زآنو هاتو بغـــــــــل مے کنے
و بآ خودت میگے
دیگــــــــــــــﮧ زورمـــــــــــــ نمے رســــــــــــﮧ.....!!


می بوسمـــت

زیرِ آوای اذان

به حـــکمِ "حــی علـــی خیـــر العمــل"

ﻏﯿﺮﺕ ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ 4 ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ
.
.
.
ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﺍﯼ 4 ﺳﺍﻟﻪ
ﮐﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﺧﯿﻠﯽ ﺑﺪﯼ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﻣﺎﻣﺎﻧﺶ ﺩﻧﺒﺎﻟﺶ ﺩﻭﯾﺪ ﺗﺎﺑﯿﺮﻭﻥ ﺣﯿﺎﻁ
ﭘﺴﺮﮎ ﻫﻤﻮﻥ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﻭﺍﯾﺴﺘﺎﺩ
ﻭ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﻧﺮﻓﺖ
ﻣﺎﻣﺎﻧﺶ ﻫﻢ ﮐﺘﮑﺶ ﺯﺩ ..
ﺑﻌﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺗﻮﺧﻮﻧﻪ
ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﯼ ﭘﺮ ﺍﺷﮑﺶ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﺶ ﮔﻔﺖ :
ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻦ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﻓﺮﺍﺭﮐﻨﻤﺎ ..
ﺗﻮﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮﺕ ﻧﺒﻮﺩ

با خـــــــدایت حـرف بزن
بخنـد
درد و دل کن
اشک بریز
برایش ناز کن
خــــــــدا، خریدار بنده اش هســـــت
هر جـور کـــه بیــــایی دوستــــــــــت دارد...


دیگر به همه چیز شکـــ کرده امـــ

می گویند آب نطلبیده مُـــــراد است

هر چه بالا پایین می کنم نمی فهمم

اینـــ چشمانم پس کـــِـــی مراد می گیرند ؟

بـــا خــودم قـهــرم !

قـــول داده بــود تـــو را فـــَرامــوش کــند . . .

امــــا دیــشب دیـــدم . . .

بــا خیــال تــو صحــبت مــی کرد

مـادر بزرگـم رفتـــه تمـــوم دنــدان هاشـــو کشیـــــــــده بجــز یکـــی شــو :
میــگم : چرا ایــن یــه دونــه رو نکشیـــــدی ؟؟؟!
.
.
میــگه : میخـــوام بــا اون ؛ چــادرمــو بگیــــرم

سلامتی همهء مادربزرگا

درد و دل

حـــــــالم گرفته س حسابی

دلم بــــارون میخاد

ی گریه طولانی

و اروم کننده

خــــــــدایا

میشنوی صدامو؟؟؟؟؟

کمکم کن

میشنوی کمک میخام ازت

بخاطر من

یکی دیگه ناراحته

بخاطره من 

نتونس جلو خودشو بگیره

بخاطره من الان

داغونه

بخاطره حرفای من

الان باید کفاره کاری که نمیخاست رو بده.

خدایا خدایا خدایا

ارومش کن

نزار جذاب وجدان کاری که نمیخاستم 

رو بدم 

خدایا دستمون رو بگیر

خدایا 

کارش عمدی نبود

ببخشمون

خدایا 

خودت بهتر از هر کسی از دله بندش خبر داری

میدونی دردمون چیه

اما دلم میخاد بگم و بگم و بگم برات

بگم که نمیخام عزیزم ناراحت شه نگرانشم

نگران حالش نگران کفاره ی که باید بده خدایا از نگرانی در بیارم.

ببین خداجونم دلم دیگه جایی ناراحتی نداره

از هرچیزی میترسه که دوباره نشکنه

ببین خداجونم دلمو دیگه طاقت نداره

طاقت دوری

طاقت ناراحت دیدن عزیزدلم

طاقت نداره ببینه

خداجونم 

کمکمون کن بزار بعد چن وقت حالا

که دوباره خنده هام از ته دلمه 

حسم که واقعیه

خوشم باش

نزار بره نزار ناراحت شه

بخاطر منه روسیاه 

ببخشش

ببخشمون

بخشیده کار بزرگانه ببخشمون خدا

ی کاری رو ناخاسته انجام دادیم

ی کاره خعلی بد

تو این ماه

تو این روزا

ببخشمون خدا

دلم گریه میخاد دلم ارامش میخاد:((((((

وقتی دیدی کسی مث نوک پرگار همه جوره پات


 وایساده دورش نزن دورش بگرد

دوستت دارم


وقتی 15 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم صورتت از شرم قرمز شد و سرت رو به زیر انداختی و لبخند

 زدی

وقتی که 20 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم سرت رو روی شونه هام گذاشتی و دستم رو تو دستات


 گرفتی انگار از این که منو از دست بدی وحشت داشتی!


وقتی که 25 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم صبحانه مو آماده کردی و برام آوردی، پیشونیم رو بوسیدی


 گفتی بهتره عجله کنی ، داره دیرت می شه


وقتی 30 سالت شد و من بهت گفتم دوستت دارم بهم گفتی اگه راستی راستی دوستم داری بعد از کارت زود بیا


 خونه!


وقتی 40 ساله شدی و من بهت گفتم که دوستت دارم تو داشتی میز شام رو تمیز می کردی و گفتی باشه عزیزم ولی


 الان وقت اینه که بری تو درسها به بچه مون کمک کنی


وقتی که 50 سالت شد و من بهت گفتم که دوستت دارم تو همونجور که بافتنی می بافتی بهم نگاه کردی و خندیدی!


وقتی 60 سالت شد بهت گفتم که چقدر دوستت دارم و تو به من لبخند زدی


وقتی که 70 ساله شدی و من بهت گفتم دوستت دارم در حالی که روی صندلی راحتیمون نشسته بودیم من نامه های


 اشقانه ات رو که 50 سال پیش برای من نوشته بودی رو می خوندم و دستامون تو دست هم بود!


وقتی که 80 سالت شد ، این تو بودی که گفتی که من رو دوست داری نتونستم چیزی بگم فقط اشک در چشمام


 جمع شد


اون روز بهترین روز زندگی من بود ، چون تو هم گفتی که منو دوست داری!

نگذار زخم‌هایت،
تو را به کسی که نیستی، تبدیل کند...!

عشق یعنی...

حتی اگه...

بدونی نمیخوادت!!

بدونی نمیشه!!!

...

اما نتونی ترکش کنی!

نه خودشو ...

نه فکرشو ...

خسرو شکیبایی : مردم منو می دیدن میگفتن مخش تکون خورده . ولی من به مامانم می گفتم من دلم تکون خورده نه مخم .
مادرم می گفت گور بابای مخ تو دلت قد صدتا مخ می ارزه ، به خدا گفت ، به همین زمین قسم گفت ... اندیشه فولادوند : مادرت نپرسید عاشق کی شدی ؟ نپرسید اسمش چیه ؟
خسرو شکیبایی : مادرا که از آدم چیزی نمی پرسن . همه چیو خودشون می دونن ...

ستاره بود-فریدون جیرانی

گاهی وقت‌ها دلت می‌خواهد با یکی مهربان باشی، دوستش بداری و برایش چای بریزی.

گاهی وقت‌ها، دلت می‌خواهد یکی را صدا کنی، بگویی سلام، می آیی قدم بزنیم؟!

گاهی وقت‌ها دلت می‌خواهد یکی را ببینی، شب بروی خانه بنشینی، فکر کنی و کمی برایش بنویسی.

گاهی وقت‌ها، آدم چه چیزهایِ ساده‌ای را ندارد

http://8pic.ir/images/09086285180875422182.jpg
آدما نباس دوست پیدا کنن
چون وقتی میرن
وقتی دیگه نمیشه بهشون زنگ بزنی
وقتی نمیتونی درد و دل کنی
یا حتی باهاشون شوخی کنی و بخندی
… و همه دوستی خلاصه میشه تو عکسهات و خاطراتت
هی بغض تو گلوت گیر میکنه
خفه ات میکنه
آدما باس همیشه تنها بمونن …!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

ﺍﺳﻤﺶ ﺍﺯ ﻣﻮﺑﺎﻳﻠﺖ ﭘﺎﻙ ﻣﻴﺸﻪ ... ﻗﺒﻮﻝ
ﻣﺴﻴﺠﺎﺵ ﺩﻳﻠﻴﺖ ﻣﻴﺸﻪ ... ﻗﺒﻮﻝ
ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﺕ ﻣﻴﮕﻲ ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﻳﻦ ﺟﻠﻮﻡ ﺍﺳﻤﺸﻮ ﺑﻴﺎﺭﻳﻦ ... ﻗﺒﻮﻝ
ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺗﻠﻘﻴﻦ ﻣﻴﻜﻨﻲ ﺧﻴﻠﻲ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ... ﺍﯾﻨﻢ ﻗﺒﻮﻝ
ﺍﻣﺎ ...
ﺑﺎ ﺟﺎﻱ ﺧﺎﻟﻴﺶ ﺗﻮ ﻗﻠﺒﺖ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ ؟
ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺗﺸﺎﺑﻪ ﺍﺳﻤﻲ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ ؟
ﺑﺎ ﺍﻫﻨﮕﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﮔﻮﺵ ﻣﻴﻜﺮﺩﻱ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ ؟
ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻏﺬﺍﻳﻲ ﻛﻪ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﻩ ﺭﻭ ﻣﻴﺨﻮﺭﻱ ﻭ ﻳﺎﺩﺕ ﻣﻴﺎﺩﺵ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ ؟
ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯﺕ ﺳﺮﺍﻏﺸﻮ ﻣﻴﮕﻴﺮﻥ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ ؟
ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺁﻫﻨﮕﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻫﻢ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﮑﺮﺩﯼ ﻣﯿﺸﻨﻮﯼ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯽ ؟
ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺗﻴﻜﻪ ﻛﻼﻣﺸﻮ ﻣﻴﺸﻨﻮﻱ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ ؟
ﺑﻮﯼ ﻋﻄﺮﺵ ﻣﯿﺸﻨﻮﯼ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯽ ؟
ﻭ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﻴﺪﻭﻧﻲ ﺩﻳﮕﻪ ﺣﺘﻲ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﺳﺘﺎﺗﻮﺳﺘﻮ ﻧﻤﻴﺒﻴﻨﻪ ﻭ ﻧﻤﻴﺨﻮﻧﻪ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ ؟
ﺑﮕـــــــــــﻮ ﺩﯾﮕــــــﻪ ﺑﮕﻮ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟

35154687198716229264.jpg
ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣــﯿﻦ ﻣﻦ کسی ﺑﻮﺳﻪ ﻓﺮﺍﻧﺴﻮﯼ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺖ ..
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻣـﺜﻞ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﭘﻞ ﻋﺸﻖ ﻧﺪﺍﺭﺩ .…
ﺍﺯ ﮔﻞ ﺭﺯ ﻫﻠﻨﺪﯼ ﻫﻢ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﯿﺴت ...

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻋـــــــﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾـــﻨﮑﻪ ﺑﺨﺎﻃــــــﺮ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺩﻭﺭ ﻭ
ﺑﺮﺕ ، ﻣﻌﺸـــــــــﻮﻗـــــــــﺖ ﺭﺍ ﻓــــﻘﻂ ﺍﺯ ﭘﺸــــــﺖ ﮔﻮﺷــــــﯽ ﺑﻮﺳـــــــــﯿﺪﻩ ﺑﺎﺷـــﯽ !  

اونی که زود میرنجه

زود میره، زود هم برمی گرده

اما اونی که دیر میرنجه

دیر میره ، اما دیگه بر نمی گرده

دلت تنگ یک نفر که باشی

دلت تنگ یک نفر که باشی
.
.
.
.
... .
.
تمام تلاشت را هم که بکنی تا خوش بگذرد
و لحظه ای فراموشش کنی فایده ندارد...
تو دلت تنگ است...
دلت برای همان یک نفر تنگ است...
تا نیاید...
تا نباشد...
تو هنوز دلتنگی !!!

بغضــم گرفته وقتشه ببارم

چه بی هوا هوای گریه دارم

باز کاغذام با تو خط خطی شد

خدا این حسو حالو دوست ندارم

ببین دختر جون.....
روزی که ازدواج میکنی اونی که میخنده مادرته
چون تو داری خوشبخت میشی و تو رو تو لباس عروسی میبینه
اما اونی که غم داره و از درون از جدا شدنت اشک میریزه
اونی که تو تا عمر داری ناموسشی
اونی که نمی تونه پشتت نباشه
اونی که تو آبروشی
اونی که با نابودی تو کمرش میشکنه....
بابات.....
ببین چقد به این پسرایی که میان و میرن فکر میکنی ..!
چقد بخاطرشون هر کاری میکنی ....!
واسه اون بابا... اون مرد اصلی کل عمرت یکم وقت بذار .......
بدون.. محبت تورو با هیچ مهر و محبتی تو دنیا عوض نمی کنه ...
اونه که ناز واقعی تورو با دنیا میخره نه پسری که ناز بودن تورو
واسه ارضاء نیازهای روحی و جسمی خودش میبینه ...
به بابات محبت کن دوست داشتنتو ابراز کن ببین بهت خیانت میکنه؟...
ببین محبتتو با دختر خوشکلو خوش هیکل تر از تو میفروشه؟...
ببین اشکتو در میاره؟ ...
نکن ...
همیشه نیستا...
سلامتی همه ی پدرا 

87339976913304907241.png

به سلامتیه دختری که 

سر سفره عقدش 

بجای گفتن با اجازه ی بزرگترا؛ 

گفت با اجازه ی عشقی که نزاشتن بهش برسم . . . ×
29736599978313646497.jpg

خدافظ عشقی ک تویه قلبم بودی خدافظ