ღبــهـ فــکــرمـ نبــاشـღ

ღبــهـ فــکــرمـ نبــاشـღ

^_^ماییم و نوای بی نوایی بسم اله اگر حریف مایی^_^
ღبــهـ فــکــرمـ نبــاشـღ

ღبــهـ فــکــرمـ نبــاشـღ

^_^ماییم و نوای بی نوایی بسم اله اگر حریف مایی^_^

ﯾﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﯾﮑﯽ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﯾﻪ " ﮐﻠﻢ " ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻪ. ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺮﮔﺶ ﺭﻭ ﻣﯿﮑﻨﻪ، ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﺯﯾﺮﺵ ﯾﻪ ﺑﺮﮒ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﺴﺖ ﻭ ﺯﯾﺮ ﺍﻭﻥ ﺑﺮﮒ ﯾﻪ ﺑﺮﮒ ﺩﯾﮕﻪ ﻭ ... ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯿﮕﻪ : " ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﻣﻬﻤﯿﻪ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﮐﺎﺩﻭ ﭘﯿﭽﺶ ﮐﺮﺩﻥ؟ " ﺗﺎ ﺗﻬﺶ ﻣﯿﺮﻩ ﻭ ﺑﺮﮔﻬﺎ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺗﻮﯼ ﺍﻭﻥ ﺑﺮﮔﻬﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻧﺸﺪﻩ. ﻣﺎ ﻫﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﻢ، ﺗﻨﺪ ﺗﻨﺪ ﻭﺭﻕ ﺑﺰﻧﯿﻢ ﻭ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﻭﻧﻮﺭ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﺪﻩ. ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﯿﮑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺁﻧﭽﯿﺰﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭﮐﺶ ﮐﻨﯿﻢ ..

این پست دله منو لرزوند دله تو رو چی لرزوند؟؟؟؟؟؟

بسم الله الرحمن الرحیم

گیریم که امروز همه تو را برای زیباییت ستایش کردند....

 برنده همه مسابقه های بی حجابی شدید...

گیریم که توانستید زیباترین پسر شهر را دنبال خودتان بکشانید تا به شما التماس کند...

دوستتان هم به شما صفت امل و عقب مانده نداد..

ستاره شهر شدید،ستاره همه مهمانی ها...

 هر مدی هم که به  بازار آمد را اولین نفر شما تجربه کردید...

با آخرین مد چه خواهید کرد؟آن روزی که همه لباس هایت را دور میریزند و روی سنگ مرده شور خانه  کفن پیچت میکنند.....

به فکر آن زمان هستی که آخرین سنگ را میگذارند؟؟

کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ   همه شما خواهید مرد....دیدید وعده خدا راست بود..

خواب دیدم خواب اینکه مرده ام...........خواب دیدم خسته و افسرده ام

روی من خروارها از خاک بود...............وای قبر من چه وحشتناک بود

تا میان گور رفتم دل گرفت..................قبر کن سنگ لحد را گل گرفت

ناله می کردم ولیکن بی جواب.............تشنه بودم تشنه یک جرعه آب

بالش زیر سرم از سنگ بود..................غرق وحشت سوت و کور و تنگ بود 

خسته بودم هیچ کس یارم نشد............زان میان یک تن خریدارم نشد

هرکه آمد پیش حرفی راند و رفت...........سوره حمدی برایم خواند و رفت

نه شفیقی نه رفیقی نه کسی.............ترس بود و وحشت و دلواپسی 

آمدند از راه نزدم دو ملک.......................تیره شد در پیش چشمانم فلک

یک ملک گفتا بگو نام تو چیست.............آن یکی فریاد زد رب تو کیست

ای گنهکار سیه دل بسته پر..................نام اربابان خود یک یک ببر

در میان عمر خود کن جستجو...............کارهای نیک و زشتت را بگو

ما که ماموران حق داوریم....................نک تو را سوی جهنم می بریم

دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود..............دست و پایم بسته در زنجیر بود

نا امید از هر کجا و دلفکار..................می کشیدندم به خفت سوی نار

چقدر تاریک شد...همه رفتند....

همه کسانی که عاشق زیباییت شده بودند،همه کسانی که تو را بخاطر نوع لباس پوشیدنت تحسین میکردند همه کسانی که اگر با مد پیش میرفتی تحقیرت میکردند....همه رفتند....همه کسانی که به خاطرشان ارایش و دلبری میکردی رفتند ،تنهای تنها هستی...

الان وقت سوال  و جواب است برای همه دل هایی که لرزاندی،و جوان هایی که با دیدن تو تحریک شدند و به گناه افتادند...اینجا باید جواب خیلی چیزها را بدهی..

التماس میکنی که تو را به دنیا برگردانند اما دیر شده،خیلی دیر

حاضری؟ آماده ای؟ کاراتو کردی؟ اون دنیاتو ردیف کردی؟ خیالت راحته؟

 

بسم الله...

 

کل نفس ذائقة الموت..

 

عکس در حال بارگذاری است. لطفا چند لحظه صبر کنید.

 

دست‌هایم گیج دلتنگی ست ؛ عصرهای جمعه باید دست‌هایت بیشتر باشد !

غرور در عشق معنایی ندارد

به او بگو دوستش داری وگرنه یکدفعه به خودت می آیی و میبینی؛

تو ماندی و تنهایی و یک عالمه غرور!!

وقتی که خانه نیستم

کلید را دم پله اول

زیر همان گلدان سفال همیشگی گذاشته ام

رویایت اگر آمد

پشت در نمی ماند !

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

خیلی ها مترسک رو دوست ندارن

چون

پرنده ها رو میترسونه.

اما

من دوستش دارم

چون

تنهایی رو درک میکنه..

با تو هیچکس جز من بی سپر نمیجنگه...

یه روز یکی میاد که شما رو این نتیجه می رسونه که
عشقهای گذشته سوتفاهم بوده.

این یک حقیقت است!

رنگ خون مون با هم نمی خونه
تـه فنجونمون با هم نمی خونه
باید با احترام از هم جدا شیم و
باید تسلیم تصمیم خدا شیم و
بذار پایان ما با گریه امضا شه
به نفع هر دو تا مونه ، بگو باشه
به نفع هر دومونه ، گرچه می دونم
غمت مثل خوره می افته به جونم
می دونم ، رفتنت خیلی برام سخته
می دونم ، هرکی با تو باشه خوشبخته
می دونم ، سخته اما با خودت لج کن
سر همین دوراهی راهتو کج کن
نمی گم من زدم احساسمو کشتم
نمی گم بعد تو خالی شده پشتم
نمی گم تا ابد یادت نمی افتم
فقـط می گم جدایی رو پذیرفتم
از اینجا تا ته دنیا خداحافظ
آهای دلتنگی فردا ! خداحافظ
یه خواهش می کنم : حرف منو گوش کن
تموم خاطره هامو فراموش کن
(پویا بیاتی)

ツحس خوب یعنیツ
داد بزنی : بوس میخوااااااام
بگه : نمییییدم
بگی : غلط کردی مگ دست تو ... زود بوس !!!!
بگه : نمیخوام لب خودمه بوس نمیدم
بگی : عشششقم !!!!!
بگه : نه 
یکم با حالت معصومانه نگاش کنی 
بگه : کوفت اونجوری نگام نکن از بوس خبری نیس !!
محکم بغلش کنی و به زور بوسش کنی و بگی 
وقتی میگم بوس بده یعنی بوس بده لوووس 
با عصبانیت بگه :لوس عمته ولم کن 
بگی :من عاشق همین قهر کردناتم 
عشق خودمی تو 
:))

توجه کنید والا

اگه سالها بعد سالهای خیلی دور بازم به یکی دلبستم...

دوســــتت دارم رو اصلا به زبون نمیارم...

قربون صدقه رفتن که هیچی...

نگرانی ام بروز نمیدم...

وقتی حالش خوب نبود باهاش صحبت نمیکنم و آرومش نمیکنم...

بجاش میگم برو یه دوش بگیر بهتر میشی....

باهاش زیاد بیرون نمیرم ، تا اگه جدا شدیم خیابونای شهر عذابم ندن...

به چشماش خیر نمیشم ، تا دلم گیر چشماش نشن...

سعی میکنم وقتی داره خودشو برام لوس میکنه بحث رو عوض کنم ،

تا صداش که یادم اومد دیوونه نشم....

وقتی خواست قسم بخوره که تنهام نمیزاره ، انگشتمو میذارم رو لبش و

میگم لازم نیس قسم بخوری ، حرمت خدا رو نشکون...

خلاصه اصلا بهش گیر نمیدم و پاپیچه کاراش نمیشم...

انگار نه انگار...

من تجربه کردم...

شما هم باخبر باشید...

تاوان دلبستن به آدما یه عمر پشیمونیه و گریه...!!!

تو را به آبادی چشم هات نخند

خنده هات مرض دارد

آدم را بیمار می کند

آخر آدم گناه دارد به خدا ...

یک بار حوا

یک بار شیرین

یک بار لیلا

حالا تو ...
نخند

خنده هات استعداد شگرفی دارند

برای بیمار کردن یک شهر

برای به بیابان فرستادن هزار مجنون

برای تیشه زدن به ریشه ی هزار فرهاد ...


نخند

خنده هات مرض دارند

آدم بیمار می شود

تو می روی

درد شروع می شود

آدم می پیچد به خودش

تو که برنمیگردی

حالش را نمی پرسی ...   

تا حالا دقت کردی
---->اگه میفهمیدیم وقت و خوبی و احساسمون رو پای کی خرج میکنیم خودمونو لعنت میکردیم
به خدا خیلی نامردیه با بدیاشون جواب ادمو پس بدن
بنظرم نه دختر نه پسر عروسکمون نیسن که هرجور بخایم اونا رو بازی بدیم خودشون به جهنم جلوی احساسشون مسئولیم منکه خودم مسئولم احساس عذاب وجدان دارم بقیه رو نمیدونم ی کوچولو فکر کن به طرفت فقط ی کوچولو بخدا گناه داره برا تنهایی و از تنهایی در اوردن تو اون خلق نشده نیومده  طرفت

دلم نیومد نزارم اینو خداییش کاش هیچ وقت اون روز برا شماها نیاد

xuu9gwcdjrdq23ew5q8y.gif
غرورت نمی زاره برگردی؟؟؟ میدونم...جوابمو نمیدی؟؟؟ سکوت کردی؟؟؟محلم نمیزاری؟؟؟ دستاتو بهم نمیدی؟؟؟میرسه اون روزی که میخوای برگردی تلفن رو بر میداری... زنگ میزنی... بوق بوق بر نمیدارم...عصبی میشی میگی حتما کلاس گذاشتم...روز دوم زنگ میزنی...بوق بوق بر نمیدارم... با خودت میگی دیگه غلط بکنم بهش زنگ بزنم روز سوم از جلو کوچمون رد میشی میبینی حجله کسی رو زدن سر کوچه...دلت میسوزه...میای نزدیک چقدر قیافش آشناست...عه...منم؟؟؟برگشتی؟؟؟ببخش نمیتونم جلو پات وایسم همه چیزم خاک شده چقدر مشکی بهت میاد...یادته؟؟؟التماس میکردم نرو...حالا گریه نکن نمیتونم طاقت ندارم عشقم غرورت نزاشت زودتر برگردی...؟؟؟

------------

بلند بگو لا اله الا الله 

بسلامتی اولین مشت خاکی ک روم ریخته شد ...

ب سلامتی کوهی از خاک ک من زیرش موندم . ...

سلامتی خودم ک خاک سپاریم تموم شد همه رفتن کسی پیشم نموند مثل همیشه  ...

 تنها موندم ...

بِــــسِلامَـتیِ 

نَبودَنَم

نَخَندیدَنَم

نَشکَستَنَم

بٌغـــــــْض نَکَردَنَم

راحـــَت خوابیــــــْــــدَم 

تا ابـْـــــــَــــــد ...
---------------------
سر به دختر گفت: دوسم داری اشک از چشمای دختر جاری شد.


میخواست بره که پسر دستشو گرفت،اشکاشو پاک کرد و گفت:

اگه دوسم نداری اشکال نداره مهم اینه که من دوست دارم و طاقت دیدن اشکاتو ندارم

دختر سرشو پایین انداخت و گفت: میدونی چیه؟

من دوست ندارم!من...من بدجوری عاشقت شدم

پسر دستای دختر رو رها کرد و با قیافه ای غمگین از دختر جدا شد

دختر فریاد زد: مگه دوسم نداری؟چرا داری میری؟؟

پسر جواب داد:چون دوست دارم میخوام تنهات بذارم.

دختر گفت:فکر کنم شنیده باشی که میگن عاشقی که تنها باشه توی دنیا نمیمونه!!!

تو که دوست نداری من بمیرم هان؟؟؟

پسر گفت آنقدر دوستت دارم که نمیخوام به خاطرمن مرتکب گناه بشی!

پسر به دختر گفت: دوسم داری اشک از چشمای دختر جاری شد.

چون میگن عشق یه جور گناهه.

 


دختر گفت اما عشق پاکه!

پسرفریاد زد:عشق پاک دیگه هیچ جای دنیا پیدا نمیشه و دختر را برای همیشه تنها گذاشت.

 

(دقیقا همینطور ،عشق پاک دیگه پیدا نمیشه و احتمالش خیلییییییییییی کمه یعنی یک در ملیونه ک پیدا بشه و بیشتر عشقا هوس یعنی هوسو رنگ میکنن و جای عشق جا میزنن)هه اینه عشق این دوره زمنه که توی اهنگه علیرضا روزگار

میدونی چرا دریا با معرفته؟چون اگه یه بار از ساحلش



عبور کنی تا اخر عمرش جای پاتو بوسه میزنه


میدونی چرا دریا با معرفته؟چون اگه یه بار از ساحلش

عبور کنی تا اخر عمرش جای پاتو بوسه میزنه 

ابجی گلم دلش از متنام دلش گرف اینو میزارم که بخنده:))

یارو میره خواستگاری میگه پسته فروشم ، پراید هم دارم ؛


تحقیق میکنن گندش درمیاد که دکتره !

******

 دختره تو هواپیما با موبایل صحبت میکرد , مهماندار میره بهش میگه خانم صحبت کردن شما با موبایل اینجا ممنوعه ...

دختره هم به مخاطبش میگه عزیزم اینجا ممنوعه من صحبت کنم تو فقط حرف بزن من گوش میدم !!!!!
میگن دوتا بال هواپیما درجا کنده شد و ی موتورش هم از کار افتاد مهمانداره هم تو کماس بیچاره اصن علت سقوط هواپیما همین بوده لابدددددد

******

آغا غذای سامان گلریز تو حلقم اگه دروغ بگم
دیروز همراه بابام رفته بودم که جواب آزمایش خونش رو بگیره پرستاره امده میگه : تبریک میگم جوابش مثبته شما باردارین!!!!!!!!!
هیچی دیگه تا منو از رو زمین بلند کردن سه چهار تا صندلی رو خورده بودم!

******

مورد داشتیم جشن تولد تو باغ بوده
بارون میاد همه آرایشا پاک میشه
جشن تولد تبدیل میشه به هالووین :) 

******

فــــــرض بودنت(اینو ی وب دیدم)

اولــین بـآر کـه کـلمه فـرض گرفتن رآ شنیـدم اول دبسـتـآن بود.
هـمـان روز هـآیی که خـآنم مـعلم مهربـآنم میـگفت فـرض میـگیریـم سیب داریـم.

روزهـآی کودکیـم درگیـرِ معنایِ این کلمه بـودم.

یـک روز از معـلمم پرسیـدم خـآنم!فـرض گـرفتن یعنی چـی؟دقیـقـا چـی رو بـآید بگیـریـم!؟
خـآنم معلم بـآ اون لـبــ :) ــخـنـد مهربون و شـیرنش گـفت :

دخـتر نـآزم چیـزی رو نبـآید بگیری!فـرض گـرفتن یـعنی خیـآل کـردن!
یـعنی بـآور کنی چیزی رو داری کـه در وآقعیـت نـداری!


سـآل هـآ از اون روز گـذشت...!



سـآل هـآ درگیرِ سیبِ فـرض شده کودکیـم بودم!
امـآ این روز هـا تنهـآ کـآری که بـلدم!فـرض کردن هـست!

روزگـآر خوب یـآدم داد فـرض کردن رو!

تو تمـآمِ لحظه هـآیی که قـدم میزنم فـرض میکنم دستـامو تو دسـتایِ مهربونِ مردونت گـرفتی

و از ترس یخ کردن دسـتـآمون بـآهم میشن مهمونِ جیبِ اورکتت.!


یـآد گـرفتم هر موقع کمک رانـنده میشینم فـرض کنم توایی راننـده 

و دستـامو رهـآ نمیکنی!حـتی برای دنده عـوض کردن!


یـآد گـرفتم فـرض کنم هـر وقت قهوه درست میـکنم صـدات بیـآد
که مـآلِ من بی شیرو شـکر بـآشه!تـلخیشو دوست دارم!


یـآد گـرفتم فرض کنم بـحث کنیم سـرِ انتخابِ رستوران 
و آخر من قـهر کنم!و بـگم اصن من نمیدونـم!
اون وقـت خندت بگیـره از بـچه بـآزیـآمو بگی قـربونِ خـانم کوچولوم هرچی تو بـگی
یـآد گرفتم هر وقت شیـطنت میکنم و بـعدش بلند میخندم.
بخـندیو بگی عـآشقِ همین خـل بـآزیاتم!
smile
اصـلـا بـآ تو اَم انگـآر جوون میشم!



یـآد گرفتم فرض کنم هر وقت به سر بـآلـآیی خونمون میرسیم سرمو بـزاری رو شونت و منم تویِ دلم خون گریه کنم که کــآشکی این خیـآبون هیچ وقت تموم نمیشد...!


آهـآی خـآنم معلمِ مهربـونم کـآشکی بودی الـآن و من برات فـرض کردن رو توضیـح میدادم!

تـو روزایِ بزرگ شدن خوب معنیشو یـآد گـرفتم


امـآ...فـرضِ سیب کجـآ وفرضِ حضـورِ گرم تو کـجـآ...!؟
゜*きゃわ*゜ のデコメ絵文字

به یادتم تا روزی که تابوتم همچون قایقی روان

بر دوش مردم باشد و آهسته زیر لب بگویی:

یادش بخیر...

دوستم داشت...!



اینو تو ی وبلاگ دیدم دلم چجوری شد

|

|

|

/\

سلام عشقم خوبی!؟

 مرسی از اینکه اومدی دیدنم عشقم قول بده زود به زود بیای دیدنم باشه!؟

وایسا ببینم چرا چشمات خیسه!؟ داری گریه میکنی!؟ تو چند وقتی که با هم بودیم گریت رو ندیده بودم عشقم نکنه دلت واسه من تنگ شده نه!؟

راستش منم دلم واست خیلی تنگ شده چرا داری گریه میکنی!؟ بس کن دیگه اگه واسه کم محلی هات... اگه واسه بد حرف زدن هات... اگه واسه بی مرامی هات... داری گریه میکنی گریه نکن من قبل مرگم بخشیدمت... ولی...

هرچی زنگ زدم بهت بگم تو جواب نمیدادی و گوشیت رو خاموش کردی...

راستی سنگ قبرم قشنگه؟!؟


دستت رو بکش رو سنگه قبرم تا آروم شم عشقم من خیلی وقت تورو بخشیدم....


ki





اینو بخاطر ضعیفه که تو متن بود گذاشتم

یاد ضعیفه گفتنات افتادم

|

|

|

/\

پسر: ضعیفه!دلمون برات تنگ شده بود اومدیم زیارتت کنیم!
دختر: توباز گفتی ضعیفه؟
پسر: خب… منزل بگم چطوره؟
دختر: وااااای… از دست تو!
پسر: باشه… باشه ببخشید ویکتوریا خوبه؟دختر:اه…اصلاباهات قهرم.
پسر: باشه بابا… توعزیز منی، خوب شد؟… آشتی؟
دختر:آشتی… راستی گفتی دلت چی شده بود؟پسر: دلم! آها یه کم می پیچه…! ازدیشب تاحالا.
دختر: … واقعا که! 
پسر: خب چیه؟ نمیگم مریضم اصلا… خوبه؟دختر: لوووس!
پسر: ای بابا… ضعیفه!
این نوبه اگه قهرکنی دیگه نازکش نداری ها!دختر: بازم گفت این کلمه رو…!
پسر: خب تقصرخودته!
میدونی که من اونایی رو که دوست دارم اذیت میکنم… هی نقطه ضعف میدی دست من!دختر: من ازدست توچی کارکنم؟
پسر: شکرخدا…! دلم هم پیچ میخوره چون تو تب وتاب ملاقات توبودم… لیلی قرن بیست ویکم من!
دختر: چه دل قشنگی داری تو! چقدر به سادگی دلت حسودیم میشه!
پسر: صفای وجودت خانوم!
دختر: می دونی! دلم… برای پیاده روی هامون… برای سرک کشیدن تومغازه های کتاب فروشی ورق زدن کتابها… برای بوی کاغذ نو… برای شونه به شونه ات را رفتن و دیدن نگاه حسرت بار بقیه…
آخه هیچ زنی که مردی مثل مرد من نداره!

پسر: می دونم… می دونم… دل منم تنگه…برای دیدن آسمون چشمای تو… برای بستنی شاتوتی هایی که باهم میخوردیم… برای خونه ای که توی خیال ساخته بودیم ومن مردش بودم….!
دختر: یادته همیشه میگفتی به من میگفتی “خاتون”
پسر: آره… آخه تو منو یاد دخترهای ابرو کمون قجری می انداختی!
دختر: ولی من که بور بودم!
پسر: باشه… فرقی نمی کنه!
دختر: آخ چه روزهایی بودن… چقدردلم هوای دستای مردونه ات رو کرده… وقتی توی دستام گره می خوردن… مجنون من…
پسر: …
دختر: چت شد چرا چیزی نمیگی؟
پسر: …
دختر: نگاه کن ببینم! منو نگاه کن…
پسر: …
دختر: الهی من بمیرم… چشات چرا نمناکه… فدای توبشم…
پسر: خدا… نه… (گریه)
دختر: چراگریه میکنی؟
پسر: چرا نکنم… ها؟
دختر: گریه نکن … من دوست ندارم مرد گریه کنه… جلو این همه آدم… بخند دیگه… بخند… زودباش…
پسر: وقتی دستاتو کم دارم چطوری بخندم؟ کی اشکامو کنار بزنه که گریه نکنم
…دختر: بخند… و گرنه منم گریه میکنماا
پسر: باشه… باشه… تسلیم… گریه نمیکنم… ولی نمی تونم بخندم
دختر: آفرین! حالا بگو برای کادو ولنتاین چی خریدی؟
پسر: توکه میدونی من از این لوس بازی ها خوشم نمیاد… ولی امسال برات یه کادو خوب آوردم…
دختر: چی…؟ زودباش بگو… آب از لب و لوچه ام آویزون شد …
پسر: …
دختر: دوباره ساکت شدی؟
پسر: برات… کادو… (هق هق گریه)… برات یه دسته گل گلایل!… یه شیشه گلاب… ویه بغض طولانی آوردم…!تک عروس گورستان!

پنج شنبه ها دیگه بدون تو خیابونها صفایی نداره…!
اینجاکناره خانه ی ابدیت میشینم و فاتحه میخونم…نه… اشک و فاتحه نه… اشک و فاتحه و دلتنگیامان… خاتون من! 
توخیلی وقته که…آرام بخواب ای کوچ کرده ی من…دیگر نگران قرصهای نخورده ام… لباس اتو نکشیده ام…. و صورت پف کرده از بی خوابیم نباش…!
نگران خیره شدن مردم به اشک های من هم نباش..۰!بعد از تو دیگر مرد نیستم اگر بخندم…اما… تـو آرام بخواب....

شرمندتم عزیزدلم نتونسم نزارمش این پستو



بسلامتی روزی که "مادرم" بیاد


رو قبرم شمع روشن کنه وبگه:


"دخترم" تولدته نمیخوای شمعای تولدتو


"فوت" کنی؟؟؟؟؟؟؟

---------------------------------------

میرسد روزی که هرگز در دسترس


نخواهم بود...


خاک انتن نمیدهد که نمیدهد

5ed4de38415e272de1d6aea115e77b24-425
ﺳﻼﻡ ﻋﺸﻘﻢ ﺧﻮﺑﯽ؟
ﻣﺮﺳﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻭﻣﺪﯼ ﺩﯾﺪﻧﻢ ... ﻋﺸﻘﻢ ﻗﻮﻝ ﺑﺪﻩ ﺯﻭﺩ ﺑﻪ ﺯﻭﺩ ﺑﯿﺎﯼ
ﺩﯾﺪﻧﻢ ﺑﺎﺷﻪ ؟؟
ﻭﺍﯾﺴﺎ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﭼﺮﺍ ﭼﺸﻤﺎﺕ ﺧﯿﺴﻪ . ﺩﺍﺭﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟؟
ﺗﻮ ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﮔﺮﯾﺖ ﺭﻭ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ .. ﻋﺸﻘﻢ ﻧﮑﻨﻪ
ﺩﻟﺖ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﻦ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﻧﻪ ؟؟ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻣﻨﻢ ﺩﻟﻢ ﻭﺍﺳﺖ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﻨﮓ
ﺷﺪﻩ .. ﭼﺮﺍ ﺩﺍﺭﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺑﺲ ﮐﻦ ﺩﯾﮕﻪ .. ﺍﮔﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﮐﻢ ﻣﺤﻠﯽ
ﻫﺎﺕ ﺍﮔﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﺑﺪ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﻫﺎﺕ ﺍﮔﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﺑﯽ ﻣﺮﺍﻣﯽ ﻫﺎﺕ ﺩﺍﺭﯼ
ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﮑﻦ ﻣﻦ ﻗﺒﻞ ﻣﺮﮔﻢ ﺑﺨﺸﯿﺪﻣﺖ ﻭﻟﯽ ﻫﺮﭼﯽ ﺯﻧﮓ
ﺯﺩﻡ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻢ ﺗﻮ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﻤﯿﺪﺍﺩﯼ ﻭ ﮔﻮﺷﯿﺖ ﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﯼ ..
ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮﻡ ﻗﺸﻨﮕﻪ ؟ ﺩﺳﺘﺖ ﺭﻭ ﺑﮑﺶ ﺭﻭ ﺳﻨﮕﻪ ﻗﺒﺮﻡ ﺗﺎ ﺁﺭﻭﻡ
ﺷﻢ ..

رفیــــ ـــق!!...


رفیـــــــق!!..




اگـــــه یــه روز مُـــــردم!!...




دیـــدی تــابــوتـــم رو شــونه هـــای مــردمــه!!...




ولـــی نمیــام پائیــن بــه دل نگیــریـــــا!!...




حلــال کـــن!!...




قـــول میــــدم...




بـــ خدا قـــول میـــدم همیــــن یــه بـــار ازت بالــاتـــر




بـــاشـــم!!...




بعـــدش دیـــگه همیشـــه خــــاک پـــاتـــم!!...




همیشــــه!!...








چتری برایم بگیر حتی خیالی... خیس دلـتنگــــی ات شده ام!

نه حق داری گله کنی !

از دیدن بعضی صحنه ها

نه حق داری داد بزنی


نه حق داری گله کنی !

.

چون دیگه به تو “هیچ ربطی” نداره

.

بادیدن بعضی صحنه ها فقط خرد می شی !

یه صحنه

مثلِ

این . . .

اگه پسر باشی موهات می ریزه


اگه دختر باشی قطره قطره ی اشکات